پاورپوینت بررسی بیوگرافی و آثار ویلیام موریس (William Morris)
بخشی از مطلب
ویلیام موریس در 24 مارس 1834 در والتامستو (Walthamstow) در
انگلستان به دنیا آمد و ابتدا به تحصیل الهیات پرداخت و سپس به عنوان
معمار، آموزش دید. او که مهمترین عضو جنبش هنر و پیشه به شمار میرود،
علاوه براینکه طراح و مدیر طراحی موفقی بود، شاعر و نویسندهی بزرگی نیز
بود. عقاید موریس در اولویت دادن کاربری، سادگی و مناسب بودن یک طرح بر
تجملی بودن آن، تاثیرات اساسی بر پایههای اولیهی جنبش مدرن داشت.
جنبش هنر و پیشه (Arts & Crafts Movement)
تنگنای تاریخگرایی در نمایشگاه بزرگ لندن، در سال 1851 آشکار شد و نخستین
واکنش نسبت به گرایشهای غالب در انگلستان احساس گردید. در میان مهمترین و
موثرترین قهرمانان طالب الگوهای جدید، ویلیام موریس قرار داشت که هنرمند،
شاعر و منتقد اجتماعی بود.
ویلیام موریس، دوست جان راسکین، فیلسوف و منتقد هنری بود. نظریههای آنان و
همچنین نمونهی عملی همکاریهایشان تبدیل به الگویی برای بسیاری از
انجمنهای حرفهای هنری شد؛ از جمله میتوان به انجمن نمایشگاهی هنر و
پیشهوری اشاره نمود که در سال 1888 تاسیس شد.
موریس به شدت با تولید انبوه صنعتی مخالفت میکرد. وی تاثیرات صنعتی شدن،
یعنی آلودگی محیط زیست، ناخشنودی از کار و کالاهای فاقد کیفیت و تولیدشده
به صورت انبوه را نوعی لاقیدی سرمایهداری شیطانی و دشمن بشریت میدانست.
از نظر وی، مشکلات اجتماعی و زیباییشناسی، جداییناپذیر بودند. وی معتقد
بود که پاسخ این مشکلات در اصلاح هنر بازرگانی نهفته است که باید به
روحیهی قرون وسطی برگردد. زیرا در آن هنگام هنر و تولید هنوز با یکدیگر
ارتباطی تنگاتنگ داشتند و هنرمندان کالایی را عرضه مینمودند که در عین
زیبایی، مفید هم بودند.
برخلاف فراوانی تزئینات در دوره تاریخگرایی، وی از مواد اولیه و تزئینات
طبیعی استفاده کرد و الگوهای بسیار مناسبی را ارائه نمود. در واقع وی را
نخستین محافظ جدی محیط زیست مینامند.
جنبش هنر و پیشه، به دلیل رد تاریخگرایی، بازگشت به صنایع دستی و ارزشی که
برای هنر در طراحی قائل بود، تاثیری در جنبش هنر نوین، ورک بوند
(Werkbund) آلمان و جنبش باوهاوس (Bauhaus) نهاد.
لازم به ذکر است با وجودیکه موریس مایل بود که طراحی خوب را در دسترس عموم
مردم قرار دهد، اما از پذیرش ماشینی شدن تولید سرباز میزد که نتیجهی آن،
گرانقیمت شدن طرحها بود، به صورتی که فقط طبقهی مرفه، موفق به خرید
آنها میشدند.
موریس با الهام از نظریات و اندیشه های جان راسکین و نیز پس از فهم و
مشاهده فقدان خلاقیت و آزادی هنری در پروسه کار سرمایه داری، به کمونیستی
انقلابی بدل گشت. او مشارکت بسیاری در تشکیل “اتحادیه سوسیالیست” داشت.
اعتقاد و تلاش وی در زمینه مبارزه با عقاید سرمایه داری به حدی بود که عده
ای از منتقدان، طراحی و ساخت خانه معروف موریس به نام خانه قرمز یا (Red
House) را به اندیشه هایش نسبت می دهند و رنگ قرمز نمای خارجی خانه را
نشانه و بازتابی از اعتراض وی به نظام سرمایه داری می دانند، عقیده ای که
به نظر می رسد با توجه به نوع خاک انگلستان و تولید غالب آجرهای قرمز رنگ،
بسیار رنگ و بوی اغراق داشته باشد.
خانه ی قرمز Red House
خانه قرمز را دوست و همکار موریس،فیلیپ وب، طراحی و اجرا نمود، و طراحی داخلی و نیز طراحی کلیه مبلمان منزل را خود موریس انجام داد.
مبلمان داخل خانه ی قرمز Red House
مبلمان داخل خانه ی قرمز Red House
در یک تعریف کلی، موریس، معماری را اینگونه تعریف می کند: ” معماری؛ شامل
تمام محیط فیزیکی است که زندگی بشر را در بر میگیرد و تا زمانی که جزئی از
دنیای متمدن بشمار میآییم، نمیتوانیم خود را از حیطهٔ آن خارج سازیم،
زیرا که معماری عبارت از مجموعه اصلاحات و تغییراتی است که به اقتضای
نیازهای انسان، بر روی کرهٔ زمین ایجاد شدهاست که تنها صحراهای بی آب و
علف از آن بی نصیب ماندهاند. ما نمیتوانیم تمام منافع خود را در زمینه
معماری در اختیار گروه کوچکی از مردمان تحصیل کرده بگذاریم و آنها را مامور
کنیم که برای ما جستجو کنند، کشف کنند، و محیطی را که ما باید در آن زندگی
کنیم شکل دهند و بعد ما آن را ساخته و پرداخته تحویل بگیریم و سپس شگفتزده
شویم که ویژگی و کارکرد آن چیست”.و....